یک زمانی از محبت خارها گل میشدند
کینه های قلب ما چون رز و سنبل میشدند
از محبت بی وفایی های ما گم میشدند
قلبها هم, خانه ی امید مردم میشدند
اینک اما از محبت حرفها کم میشود
از محبت هرکجا نفرت فراهم میشود
از ترنم های قلب عاشقان کم میشود
جانشین مهرِما هم قهر و ماتم میشود
از برای مهرو الفت جمله ها وا مانده اند
دوستی ها از ره دلهای ما جا مانده اند
وین تمام بی وفاییها که از ما مانده اند
یادگار از ما برای نسل فردا مانده اند
لورکا داوودی
:: موضوعات مرتبط:
اشعار شاعران ,
,